خلاصه سخنان استاد :

دستور جلسه این هفته در مورد راهنما و جایگاه والای اوست . شاید تا به امروز در رابطه با جایگاه های دیگر بسیار صحبت شده باشد  ، اما امروز نوبت به پرداختن در رابطه با این جایگاه رسیده است . این دستور جلسه برای من ، حداقل تداعی گر این است که شخصی به عنوان راهنما برای من یک سال و شاید بیشتر زحمت کشیده باشد تا من بتوانم در کنگره حضور داشته و به جایگاه های بالاتر برسم .

همه ما که در این مکان حضور داریم ، تنها هدفمان این است که به حال خوش دست پیدا کنیم و این حیات دوباره را در زندگی خود تجربه کنیم حال برای اینکه بتوانیم به این هدف برسیم حتما باید شخصی به نام راهنما در کنار ما حضور داشته باشد تا راه را برای ما نمایان کند تا در مسیر هدف خود و رشد و تعالی حرکت نماییم .

این مهم نیست که در چه جایگاهی باشیم ، مهم این است که ما با ورود به سیستم کنگره 60 در صور آشکار مسافر شده ایم و قرار است به سمت هدف خود حرکت کنیم . هدف راهنما این است که فقط راه را برای رسیدن به هدف اصلی مسافر به او نشان دهد نه اینکه او را به مقصد برساند . من به عنوان یک مسافر و به عنوان یک رهجو موظف هستم که این جایگاه را بدانم و برای من تعریف شده باشد .

اگر من در کنگره 60 به دنبال رسیدن به موفقیت هستم ، باید در درون خود این را متصور شوم که هدف من به عنوان یک رهجو چیست و وظایف تعریف شده راهنما چه می باشد . شاید در اولین روز ورود به کنگره نظر من این باشد که راهنما یک شخص درمانگر است و شخصی است که وظیفه ی به درمان رساندن مرا دارد . ولی وقتی که جلوتر می آیم این جایگاه خیلی فراتر از این مقوله برای من روشن می گردد و تبدیل به جایگاه یک استاد برای رسیدن من به آن مهم می شود .

فراگرفتن بسیاری از آموزشها در کنگره باعث این می شود که رهجو به مرور زمان با وظایف خود آشنا گردد و در طی سفر با جایگاه های مختلف آشنا شود . مسافر شخصی است که مسیری را برای رسیدن به هدف خود در کنگره طی مینماید ، حال در این مسیر میتواند دو کار را انجام دهد . یک کار این است که تنها به مقصد سفر فکر کند و از لحظه لحظه سفر خود هیچ لذتی نبرد ، که عده ای اینگونه هستند ولی عده دیگر هدف را در نظر دارند اما از لحظات سفر خود نهایت لذت را می برند .

 در طول سفر هرچقدر بتوانم اعمال صحیح و رفتاری مناسب داشته باشم ، تمامی لحظات سفر را به خوبی و با حال خوش پشت سر خواهیم گذاشت . همه ما در طول دوران زندگی با مشکلات بسیاری روبرو بوده ایم و هدف نهایی ما عبور از این گذرگاه های سخت و حل مشکلات خود به بهترین روش بوده است .برای حل بسیاری از مشکلات باید به دانایی رسید تا بتوان آنها را به بهترین شکل ممکن از سر راه خود برداشت .

در کنگره برای رسیدن به این دانایی ، فردی به نام راهنما به کمک ما می آید که آموزشها را به ما منتقل کند تا ما بتوانیم راه حل درست و منطقی مشکلاتمان را پیدا کنیم .اگر راهنما در زندگی من نبود مطمئنا انتخابهای غلط و نادرستی داشتم و زندگی امروز من تحت تاثیر انتخاب های نادرست آن روز بود . اینجاست که نقش پر رنگ راهنما معلوم می شود . در حقیقت این راهنما بود که راه درست را به من القا کرد و باعث شد که بتوانم راه درست را انتخاب کنم .