همسفر مینا:در اینجا شخص مصرف کننده در مثال ماشینی است که این ماشین زیاد مدرن نیست،درب و داغون است و لاستیکهایش صاف شده(مثل یک مصرف کننده که اوضاع خرابی دارد)این ماشین از ارتفاعات متعدد باید عبور کند،سفر اول شرایطش اینه که یه فوت بهش بکنی ماشین ته دره است یعنی رگشت به اعتیاد .دراین سفر باید خیلی آرام و آهسته حرکت کند،پس اوایل سفر باید خیلی مواظب بود که به اعماق دره سقوط نکنیم.اینجا باید حواسمون باشه که این ماشینم اگر ماشین دیگری را هم بکسل کند امکان سقوطش بیشتر است(یعنی مثلا مشکلات خانوادگی،طلاق یا حتی ازدواج حکم همان ماشینهای اضافه را دارند،در طول مسیر سفر اول باید همه چیز ثابت باشد)

تصویر صفحه274

همسفر مینا:این تصویر از حالت تصویر ص70در آمده است .از ان منطقه قبل عبور شده و 4-5ماه از سفر گذشته.دیگه برفها آب شده اما اثرات اون یخ و برفها هنوز هست و خورشید هم در اومده و به شدت میتابد.وقتی از منطقه قبل عبور کرد تفکرات و اندیشه هایش بیدار میشودو میخوهد انقلاب کند،میخواد حق و حقوق از دست رفته اش را بگیردو... اینجا نور زیاده و نمیتونه تحمل کنه و یک مرتبه از یک پیچی رد میشود و چون با سرعت میره و نور چشمهایش را اذیت میکند سنگ از زیر ماشینش در میرود و اگر مراقب نباشد سقوط میکند.

تصویر صفحه 278

همسفر فاطمه:در این تصویر راه هموار است اما چون جاده گلی است باز هم حرکت آرام است.

همسفر مینا:اگر مسافر با درایت از قسمتهای قبل عبور کرد بعد از حدود8تا10ماهوارد این تصویر میشود.اینجا خورشید هست اما نورش شدید نیست،پرتگاه و در هم نیست اما جاده گلی است.گل چسبناک است و نیگذارد که شما سریع حرکت کنید چون ماشین سر میخورد و حرکت سخت است در  اینجا هم باید به آرامی عبور کنیم

تصویر صفحه300

همسفر مینا:اینجا زمانی است که گل رهایی را میگیرد و دستور قطع داده میشود.اینجا دیگر از ماشین خبری نیست.در قبل ناگزیر بودیم که ماشین باشد یعنی در آنجا مثل ماشین وابسته به سوخت بوده ،سوختهایی مثل شربت تریاک،قرص و.. ولی اینجا دیگر نیازی به شربت و هیچی نیست ،اینجاآخر راه است که ما میگوییم شور و شعف است و اگر به اینجا نرسیم این سفر به درد نمیخورد.اگر معتاد به درمان واقعی نرسد بار گرانی است کشیدن به دوش. اینجا دیگر شخص آزاد است مثل اسکی بازها. مصرف کننده در زندان جهل و نادانی و نا آگاهی خودش زندانی بود اما حالا آزاد است. ما در سیستم کنگره60آخر کارمونو با ید بدانیم که این است که میایم تا به درمان برسیم و حالمان خوب شود.

جناب مهندس در ابتدای سی- دی توضیحاتی در رابطه با خودشناسی دادند که به طور خلاصه ذکر میشود:

کنگره 60یا کتاب 60درجه یا صحبتهای من نقشه راه را نشان میدهد که چگونه میتوان به خودشناسی رسید.من اگر بخواهم خودم را بشناسم چه کارهایی باید انجام دهم؟ شناخت خود هم صور آشکار دارد و هم صور پنهان.صور آشکار همین وادی ها است.توی کلاس جهان بینی طرز کار با ماشین خودمان را یاد میگیریم و یاد میگیریم که این ماشینی که به عنوان انسان است طرز کارش چگونه است.در پایان سفر دوم تازه به خودشناسی میرسیم که میرود در لایه های صور پنهان.

گنگ و مبهم صحبت کردنهیچ مفهومی ندارد.

در خود شناسی مقصد کجاست؟باید هر چیزی مشخص باشدهدف، مبداء،مقصد. واینها احتیاج به نقشه راه دارد.مقصد درمان اعتیاد ما و هدفش کجاست؟وقتی به درمان برسیم چه چیز درانتظار ماست؟ در کنگره ما میگوییم نقشه راه این است و نمونه هایش هم تیمهای ورزشی کنگره و... است.

ما این تصاویر را با مثال بیان میکنیم.در ادیان الهی هم با تمثیل صحبت شده است چون بعضی مسائل در حد ما نیست و شاید برای ما قابل درک نباشد.