اعتياد را شكست دادم
مرد جوان از بزرگترين موفقيت زندگياش ميگويد
اعتياد را شكست دادم

محمد صداقت 33 ساله آرايشگر است. او چندسالي در دام اعتياد اسير بود اما توانست آن را شكست بدهد. محمد اعتيادش را با حشيش شروع كرد و بعد به ترياك و شيره روي آورد او در اواخر اعتيادش هروئين و قرصهاي قوي آرامبخش مصرف ميكرد، اما اكنون 10 سال است كه رها شده است.
سوال اول شايد كليشهاي باشد اما مهم است. چرا اعتياد؟
به خاطر ناآگاهي نسبت به مصرف مواد و عواقب و اتفاقاتي كه بعد از مصرف ميافتد.
تجربه اولين مصرف هنوز يادت هست؟
ديدم همه بچه محلها دارند مصرف ميكنند، من هم شروع كردم. اصلا هيچ فكري
نكردم. چون اگر يك شخص بخواهد فكر كند هيچ وقت به سمت مصرف نميرود. اتفاقا
آن موقع باشگاه ميرفتم، اما آن روز عوض آنكه بروم باشگاه، با بچهها
رفتم پارك سر محل و شروع كردم به مصرف حشيش. بعد از آن بود كه مصرف را
ادامه دادم و چون كشتي ميگرفتم فكر ميكردم مصرفكننده نميشوم.
آن موقع چند سال داشتي؟
الان 10 سال است كه رهايي دارم، هشت سال هم مصرفكننده بودم، زمان اولين مصرف حدود پانزده يا شانزده ساله بودم.
چطور مصرفت زياد شد؟
وقتي مصرف شروع ميشود حالا هر نوع موادي باشد، افيوني، آمفتامين و
دياسيتيل مرفين فرقي نميكند، بعد از مدتي ناخودآگاه نقطه تحمل بدن بالا
ميرود. در بدن ما سيستمي هست كه وقتي فرد شروع به مصرف ميكند، اين سيستم
آهستهآهسته از كار ميافتد. هرچه اين سيستم بيشتر از كار بيفتد ميل به
مصرف مواد مخدر بيشتر ميشود. اين سيستم چند نوع ماده از جمله مرفين،
كدئين، نارسين و ناركتين و خيلي مواد ديگر را كه در مجموع 25 آلكالوييد
است، ترشح ميكند. زماني كه مصرف شروع ميشود اين سيستم از كار ميافتد و
چون اين مواد در مواد مخدر هم وجود دارد ميل به مصرف ناخودآگاه بالا
ميرود. علت اصلي اينكه نه من بلكه هر مصرفكننده ديگري، ناخودآگاه مصرفش
بالا ميرود، همين است.
هزينه مصرف مواد را چه طور تامين ميكردي؟
هركس شيوه خودش را دارد. آن موقع من پول توجيبي داشتم، خورد و خوراكم را
كمتر و خرج موادم ميكردم. اول كار هم خرج مواد آنچنان سنگين نيست، يك
مقدار كه مصرف كني ممكن است براي 48 ساعت كافي باشد. اوايل به مصرف هر روز
نيازي نيست و آن قدر هم بالا نميرود، اما بعد از مدتي كه مصرف بالا رفت
كارهاي خلاف شروع ميشود. هر كاري كه فكرش را بكني ممكن است از يك
مصرفكننده سر بزند.
خودت هم مجبور شدي براي تامين هزينه مواد به كار خلاف دست بزني؟
100 درصد. البته نميگويم همه افرادي كه مصرفكننده هستند كار خلاف هم
ميكنند اما 70 تا 80 درصد مجبور ميشوند، مسير خلافي را طي كنند. اصلا خود
مصرف مواد كار خلافي است.
مواد چه تاثيري در زندگيات داشت؟
آن موقع كه شغل نداشتم و درس ميخواندم اما اولين تاثيرش اين بود كه درسم
را رها كردم. در سربازي هم به خاطر مصرف مواد چند ماه اضافه خدمت كردم و
مهمتر از همه اعتبارم را از دست دادم.
چطور تصميم به ترك گرفتي؟
هر شخصي كه مواد مصرف ميكند بعد از مدتي خسته ميشود، چون آن لذت اوليه
را برايش ندارد. تخريبهايي كه در زندگي شخص به وجود ميآيد باعث ميشود او
به فكر رها شدن از دام اعتياد بيفتد، اما به راحتي نميتوان از دام اعتياد
رها شد. همه بچههايي كه شروع به مصرف كردهاند، بايد بدانند هر كسي به
درمان نميرسد. خيلي از مصرفكنندگان ميميرند، عدهاي زندگيشان را از دست
ميدهند و تا آخر عمر با مواد سر ميكنند ، ولي اينكه من امروز خدا را
شكر ميكنم كه مصرف مواد را ترك كردم دليلش اين است كه توانستم به كنگره 60
بيايم و به درمان برسم و راه و روش زندگي كردن را ياد گرفتهام.
در مورد خودت به طور دقيق چه زماني به فكر ترك افتادي؟
من هم مثل خيلي از مصرفكنندهها خسته شده بودم و تصميم به ترك گرفتم، راههاي مختلف زيادي هم رفتم سمزدايي، دارودرماني، خوددرماني، ورزش درماني و... هر راهي كه فكرش را بكنيد امتحان كردم به غير از روش تدريجي. تا اينكه وقتي سريال «مسافر» از صداوسيما پخش شد، دانستم واقعيتي وجود دارد و سريال را از روي داستان واقعي ساختهاند. با توجه به صحبتهايي كه در آن سريال ميشد پرسوجو و از صداوسيما پيگيري كردم و توانستم كنگره 60 را پيدا كنم و خدا را شكر توانستم به درمان برسم. اين مسير هم چند سال طول كشيد، در مدت هشت سالي كه من مصرف كننده بودم، چهار سال اول به خوبي و خوشي گذشت ولي چهار سال دوم من در تمام مدت در حال ترككردن بودم و بعد از آن با روش «DST» يا تدريجي به درمان رسيدم.
كمي درباره آن 4 سال سخت بگو.
سختيهايي بود كه اگر كسي مصرفكننده باشد و اين مطلب را بخواند كاملا درك
ميكند. اين سختيها از گرفتن ماده شروع ميشود و تا مصرف مواد و جور كردن
پول ادامه دارد. بعد هم بايد به فكر اين باشي كه فردا چه خواهد شد.
حالتهاي نشئگي و خماري اتفاق ديگري است كه براي مصرفكننده ميافتد. فردي
كه مواد مصرف ميكند انسان سالم نيست، چون تفكرش تفكر سالم نيست پس خيلي
كارها را انجام ميدهد كه انسان طبيعي هيچ وقت مرتكب نميشود و اين عواقب
دارد. امروز اگر افرادي را ميبينيد كه در خرابهها زندگي ميكنند به خاطر
اتفاقاتي است كه در اثر مصرف مواد مخدر برايشان افتاده است. ما جملهاي
داريم؛ «از هم آغوشي مواد مخدر و انسان فرزندي به دنيا ميآيد به نام
اعتياد» يعني خود مواد مخدر به تنهايي هيچ خطري ندارد. مثل اكليل و سرنج
ميماند، خود اكليل و سرنج به تنهايي خطر ندارند، انسان و مواد مخدر هم
همين طور، اما اينها وقتي كنار هم قرار ميگيرند فرزند اعتياد به دنيا
ميآيد و تولد اين فرزند است كه حاشيه درست ميكند.
گفتي با روش تدريجي ترك كردي، اين روش چيست؟
در اين شيوه گفته ميشود در اثر استفاده مكرر از مواد مخدر سيستم ايكس بدن
از كار ميافتد. زماني كه سيستم ايكس كاملا از كار بيفتد فرد مجبور به
مصرف ميشود و اين دوره را ميگويند نامزد اعتياد. اين براي زمان شروع مصرف
مواد مخدر است، ولي ما چه بايد بكنيم كه اين درمان شود؟ به افراد ميگويند
كمي غيرت و همت داشته باش سه روز در خانه بخواب، اين داروها را هم بخور،
خوب ميشوي، اما اين بهبودي ظاهري يا صور ظاهر است. چون حال جسمي فرد بعد
از سه روز يا يك هفته تقريبا خوب است، اين در حالي است كه صور پنهان هنوز
دچار بههم ريختگي است، صوري كه انسان نميتواند آن را ببيند، عقلش خوب كار
نميكند، يك دفعه گريهاش ميگيرد كه نشان ميدهد احساساتش به هم ريخته
است و همه چيز فرد جابهجا شده، خوابش به هم ميريزد و خيلي چيزهاي ديگر كه
در صور پنهان وجود دارد.
ما در شيوه تدريجي يا پلهاي قبول داريم كه راههاي زيادي براي درمان وجود دارد، اما ما دنبال درمان نيستيم، ما دنبال تعادل هستيم و ميگوييم درمان فوق ترك و تعادل فوق درمان است، ما فردي را ميخواهيم كه بتواند در جامعه مثل انسان معمولي كار كند، زندگي تشكيل بدهد و زن و بچه داشته باشد و خيلي از مشكلاتش را حل كند. در روش درمان تدريجي طول درمان اعتياد بين ده تا 12 ماه است. فرد همان طور كه آهستهآهسته معتاد شده است بايد مصرف مواد را پايين بياورد تا سيستم ايكس بدن يا سيستم شبه افيوني دوباره شروع به كار كند. بايد توجه كرد سيستم به يكباره نميتواند شروع به كار كند، چون مثل كارخانهاي ميماند كه سالها تعطيل بوده و حالا بايد خط توليد بتدريج راه بيفتد، بديهي است بدن بايد ترميم شود.
اعتياد عوارض جسماني و رواني دارد، در مرحله ترك كداميك آزاردهندهتر است؟
يك بخشي از ماجرا رواني است، دكتر به من ميگفت اعتياد بيماري رواني است و
من كه آگاه نبودم قبول ميكردم، چون روانم به هم ريخته بود. در آن موقع
پزشكان داروهايي به من ميدادند كه همان توان حركتي محدود و حال خوب كمي را
هم كه مواد به من ميداد نداشت تاجايي كه حتي نميتوانستم سر كار بروم. من
وقتي به كنگره 60 آمدم فهميدم اعتياد 70 درصد جسم است، 20 درصد جهانبيني و
10 درصد رواني. بنابراين صورت مسأله اعتياد برايم عوض شد اصلا نميتوان
گفت اعتياد فقط يك بيماري رواني است.
ظاهرا بعد از ترك دوباره سراغ ورزش رفتي البته اين بار راگبي؟
تيم راگبي را من راه نينداختم. چند سال پيش كه در كنگره بودم و درمان هم
شده بودم، رفتم پارك طالقاني. ما جمعهها آنجا دور هم جمع ميشويم و ورزش
ميكنيم. آن روز ديدم عدهاي چيزي شبيه به خربزه را به هم پاس ميدهند، تا
آن زمان اصلا راگبي را نميشناختم، اما از سلحشوري و زد و خوردهاي آن خوشم
آمد و وارد اين ورزش شدم. بعد از اينكه وارد اين ورزش شدم كتفم شكست،
گردنم آسيب ديد و خيلي اتفاقات ديگر افتاد، اما همچنان ادامه دادم و دوره
مربيگري را گذراندم و كارت فدراسيون را گرفتم، امروز هم مسئول مالي تيم
هستم.
باز هم يك سوال تكراري، به معتادان چه توصيهاي داري؟
نااميد نباشند و بدانند راه درماني خوبي به نام درمان تدريجي وجود دارد كه
ميتوانند با آن به درمان برسند، هر كسي ممكن است براي درمان مسيري را
برود، اما بايد حركت كرد.
شاهد حلاج
منبع: جام جم آنلاین
این وبلاگ متعلق به جمعیت احیاء انسانی کنگره 60 ، نمایندگی مشهد مقدس می باشد که در زمینه پیشگیری ، مهار و درمان رایگان اعتیاد فعالیت می نماید.