استاد فرمودند :

موضوع دستور جلسه امروز سوالی درونی است که بسیاری از افراد ممکن است در مواقع مختلف مانند انجام یک کار با آن سرو کار داشته باشند . این سوال ، همان که چی؟ است که علت بسیاری از اعمال و یا رفتارها را برای فرد زیر سوال می برد .

این موضوع ممکن است هم در راستای ارزشها و هم در راستای ضد ارزشها برای یک فرد به وجود بیاید که اگر در راستای ارزشها باشد باعث تقویت قوه تفکر وی می گردد و اگر در مسیر ضد ارزشها اتفاق بیافتد ، موجب ناامیدی برای فرد می گردد . هنگام مواجه شدن با این سوال با یک پتانسیل درونی ، روبرو هستیم که از قوه به فعل تبدیل نمی شود ، چون همیشه در یک نقطه توقف کرده ایم که وجود این سوال باعث به کار افتادن نیروهای درونی شخص می گردد .

مثلا در ابتدای سفر ممکن است یک همسفر با این سوال که چرا من به کنگره می آیم مواجه گردد و با جوابهای مختلفی روبرو شود ولی با توجه به CD  نقش همسفر ( استاد آقای امین دژاکام ) متوجه می گردد که یک همسفر باید در ابتدا خود را عضو کنگره بداند و به عنوان یک نیروی مکمل در کنار مسافر خود قرار بگیرد و در جهت اهداف اصلی کنگره در حرکت باشد . حضور تمامی همسفران  و مسافران در کنار هم است که موجب کمک به یکدیگر می گردد و ما با وجود این کمک می توانیم در راستای درمان و رسیدن به حال خوش سعی و تلاش نماییم . زیرا انسان در جمع به آموزش و ارتقا دست پیدا می کند . 

مهمترین مقوله ای که ما در رابطه با این دستور جلسه با آن سرو کارداریم ، وجود هدف اصلی و علت مشخص ، از انجام یک عمل می باشد که انجام این عمل ، اگر در راستای به تحقق پیوستن آن هدف باشد مطمئنا فرد را با نتایج درست و دقیقی روبرو خواهد کرد .

این هدفمند بودن چه در راستای ارزشها و چه در راستای ضد ارزشها ، یک اولویت بسیار مهم می باشد که هر فرد باید با توجه به آن حرکت نماید در غیر این صورت آنروز، روز مرگ آن شخص می باشد . داشتن حس محبت و عشق از عواملی هستند که موجب حرکت می گردد که وجود این دو عامل در کنگره باعث درمان و گرفتن آموزش و حال خوش می شود .